English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4851 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
real time processing U پردازش بلادرنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
real time U بازده بلادرنگ بی درنگ
real time U اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
real time U زمان حقیقی
real time U بلادرنگ
real time U زمان عمل یا پردازش که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود.
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
real time U سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
real time U عملیات پردازشی که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود
real time U داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
real time U ساعتی در کامپیوترکه حاو ی زمان صحیح روز است
real time U بازده فوری
real time U بلا درنگ
real time U انی
real time U با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
real time U مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
order processing time U مدت انجام سفارش
order processing time U زمان انجام سفارش
real time output U خروجی بلا درنگ
real time clock U زمان سنج بلادرنگ
real time output U خروجی انی
real time system U سیستم بلا درنگ
real time system U سیستم بلادرنگ
real time clock U ساعت بلادرنگ
real time input U ورودی بلا درنگ
real time image generatiom U تولید تصویر انی
real <adj.> U صحیح
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
real U غیر پولی
real U بی خدشه صمیمی
real <adj.> U درست
real U ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
real will U نظریه اراده واقعی
real <adj.> U مناسب
real <adj.> U شایسته
real U واقعی
real U اصل
real U غیر مصنوعی طبیعی
real U واقعی موجود
real U حقیقی
the seeming and the real U فاهروباطن
real U راستین
real value U ارزش واقعی
the seeming and the real U نماوحقیقت
processing unit U واحد پردازنده
priority processing U اولویت پردازی
priority processing U پردازش اولیه
word processing U پردازش کلمه
processing element U عنصر پردازشی
processing of the order U انجام سفارش
processing program U برنامه پردازشی
random processing U پردازش تصادفی
processing symbol U علامت پردازش
random processing U با دست یابی تصادفی
processing unit U واحد پردازش
processing unit U واحدپردازشگر
processing program U برنامه پردازش
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
data processing U داده پردازی
data processing U پردازش داده ها
data processing U تهیه اطلاعات
post processing U پس پردازش
data processing U پرورش اطلاعات
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data processing U امایش اطلاعات
text processing U پردازش متن
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
post processing U پس پردازی
continuous processing U پردازش پیوسته
document processing U متن پردازی
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing U پردازش دستهای
batch processing U دسته پردازی
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
background processing U فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing U پردازش زمینهای
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
document processing U پردازش مدرک
distrubuted processing U پردازش توزیعی
simultaneous processing U پردازش همزمان
serial processing U پردازش سری
serial processing U پردازش نوبتی
sequential processing U پردازش ترتیبی
concurrent processing U پردازش همزمان
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
remote processing U پردازش از راه دور
command processing U پردازش دستورالعمل
data processing U مرتب کردن داده ها
direct processing U پردازش مستقیم
file processing U پرونده پردازی
file processing U پردازش فایل
foreground processing U پردازش پیش صحنی
information processing U نتیجه گیری ازاخبار
information processing U پردازش اطلاعات
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
nonoverlap processing U نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
nonoverlap processing U روشی که به وسیله ان خواندن
list processing U لیست پردازی
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
parallel processing U پردازش موازی
call processing U فراخوان پردازی
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
picture processing U پردازش تصویری
image processing U تصویر پردازی
image processing U پردازش تصویر
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
information processing U تقویم اخبار
list processing U پردازش لیست
covenant real U شرطی در یک سند که وراث مشروط علیه را در مقابل مشروطه یا خریدار متعهدمیکند شرط قابل تسری به وراث
She was a real beauty. U یک تکه ماه بود
real world U دنیایحقیقی
real McCoy <idiom> U چیز واقعی واصیل
to look like the real thing U مانند چیزی واقعی بودن
real investment U سرمایه گذاری واقعی
real fluid U سیال واقعی
real number U عدد حقیقی [ریاضی]
real numbers U اعدد حقیقی [ریاضی]
real numbers U اعداد حقیقی
real constant U ثابت حقیقی
real capital U سرمایه واقعی
real assets U دارائیهای واقعی
real anxiety U اضطراب واقعی
real address آدرس حقیقی
real income U مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
real address آدرس واقعی
real address U آدرس مطلق که مستقیماگ به محلی از حافظه دستیابی دارد
real action U دعوی راجع به اموال غیر منقول
real action U دعوی غیر منقول
real account U حساب دارایی غیرمنقول
real account U حساب خرید املاک
real estate U مستغل
real costs U هزینههای واقعی
real earnings U درامدهای واقعی
real function U تابع حقیقی
real numbers U اعداد واقعی
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
real number U عدد حقیقی
real module U ضریب حقیقی
real mode U حالت واقعی
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real memory U حافظه واقعی
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
real income U درامد واقعی
real image U تصویر حقیقی
real gas U گاز حقیقی
real estate U ملک
real estate U معاملات زمین
real power U توان حقیقی
real property U دارایی غیر منقول
real sector U بخش واقعی
real estate U مستغلات
real estate U خرید زمین
real estate U مال غیرمنقول
real power U توان موثر
real property U اموال غیرمنقول
real estate U املاک و مستغلات
real wage U مزد واقعی
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
real score U نمره واقعی
real sector U بخش متغیرهای حقیقی
real storage U حافظه حقیقی
real estate U زمین
real estate U املاک و ساختمان
real storage U انباره واقعی
dispersed data processing U پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
decentralized data processing U پردازش داده نامتمرکز
business data processing U داده پردازی تجاری
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
businedd data processing U داده پردازی تجاری
digital signal processing U پردازش دیجیتالی سیگنال
scientific data processing U پردازش داده علمی
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
distributed data processing U پردازش داده توزیع شده
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
data processing center U مرکزداده پردازی
data processing center U مرکز پردازش داده
data processing center U مرکز داده پردازی
data file processing U پردازش فایل داده
remote batch processing U پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
scientific data processing U داده پردازی علمی
stacked job processing U پردازش پشته یی
data processing curriculum U دوره تحصیلات پردازش داده
data processing cycle U چرخه پردازش داده
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
centralized data processing U پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
data processing system U سیستم پردازش داده
data processing manager U مدیر پردازش داده
data processing management U مدیریت پردازش داده
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
list processing langauge U زبان لیست پردازی
information processing machine U computer
Recent search history Forum search
2off-season
2off-season
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1time is prceious it has great
2برنامه استخر
1امیدوارم جوش باشی
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1ریاست عمومی اداره خدمات ملکی
1Waste of time & money if you can't man
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com